به نام خالق زیبایی ها
در روز دوشنبه ۶٫مرداد.۹۳ ساعت ۱۶ بعد از بستن بارها و دوچرخه ها به همراه ۱۶ نفر از دوستان از میدان قصرالدشت عازم دیلمان شدیم. ساعت ۲۲ در اصفهان توقف کرده و پس از صرف شام در بوستانی به سمت قزوین حرکت کردیم, صبح روز بعد به قزوین رسیدیم پس از صرف صبحانه و کمی استراحت یکی از اعضای گروه (سروش قنبری) به ما ملحق شد و سفر خود را به دیلمان ادامه دادیم. عید فطر بود و به دلیل شلوغی جاده ها, با ترافیک سنگینی رو به رو شدیم اما در کنار دوستان و طبع شوخ ایشان این تاخیر به چشم نیامد, پس از گذراندن رودبار و سیاه کل بالاخره ساعت ۲۳ به دیلمان رسیدیم.

هوای دیلمان بر خلاف هوای شیراز بسیار مطبوع بود, با همکاری و محبت بسیار خانم پروین آیت خانه ای روستایی و زیبا اجاره کرده و شب را در آنجا سپری کردیم. دیلمان در اوج فصل گرما به دلیل قرار داشتن در ارتفاعات و نزدیک بودن به قله ی دورفک هوایی بسیار خنک و کوهستانی دارد, اما در اردیبهشت و خرداد ماه جنگل ها و طبیعت این منطقه زیبایی دوچندان دارد که در مرداد ماه کمتر دیده می شود.

با تشکر از رامین تقوی (از اهالی دیلمان) که توسط ایشان به عروسی در روستای پس کوه دعوت شدیم و از دیلمان حدود ۱۰ کیلومتر تا پس کوه پیاده روی کردیم. در عروسی هزینه نهار را به عنوان شادباش هدیه کردیم.

زنان لباس محلی بر تن داشتند که بسیار زیبا بود که تشکیل شده از روسری لچک (سربند) جمه (پیراهن) شلیته شلوار و چادر کمر بود. این منطقه از نظر تنوع رنگ و پوشش کامل یکی از زیباترین لباس های محلی ایران را داراست. به دلیل طبیعت زیبا و مملو از رنگ در لباس ها از رنگ مشکی کمتر استفاده می شود و قدمت طرح لباس آنها به ۴هزار سال می رسد.

بعد از عروسی به سمت جنگل های زیبای دیلمان رفته در آنجا طبیعت زیبا هوای مطبوع و نم نم باران بسیار لذت بخش بود, در آنجا چندی از دوستان اسب سواری کردند و پس از گذراندن ساعاتی دلنشین برای صرف شام به خانه برگشتیم.

روز بعد ساعت ۹ بامداد به سمت کیاشهر حرکت کردیم و ۴نفر از دوستان مسیر دیلمان تا کیاشهر را رکاب زدند.

در ساعت ۱۴ برای صرف نهار در جنگلی توقف کرده و پس از عبور از سیاه کل به کیاشهر رسیدیم و عده ای از دوستان شب را در پارک جنگلی کنار دریا در خدمت پشه های عزیز و مهمان نواز کیاشهر گذراندند و عده ای دیگر در کنار دریا ماندند و صبح طلوع خورشید که رفته رفته به دریا می تابید و صحنه ای چشم نواز و رویایی بود را تماشا کردند. شب در ساحل دریا موجودات آبزی کوچک ژله مانندی به چشم می خورند که روزها نور خورشید را جذب می کردند و شبها آن را بازتاب می دادند و مانند کرم شب تاب بودند.
روز بعد را در کنار دریا گذراندیم, بعضی از دوستان در آب شنا کردند و نهار در یکی از زیبا ترین رستوران های شهر صرف شد بعد از بستن دوچرخه ها در ساعت ۱۷ حرکت کردیم و ساعت ۱٫۳۰ بامداد در بوستانی در شهر ساوه توقف کرده و شب را در آنجا استراحت کردیم.
ساعت ۷٫۳۰ بامداد روز بعد به سمت ابیانه رفتیم و ساعت ۱۲ به آنجا رسیدیم, ساعاتی از روستای زیبا و بی نظیر ابیانه دیدن کردیم, پوشش زنان و مردان بسیار جالب بود که لباس مردان شامل کلاه نمدی قبا ارخالق (زیرپوش قبا) شلوارهای بسیار گشاد و شال کمر و گیوه محلی بود لباس زنان نیز عبارت است از چارقد که پارچه مربع شکل به صورت سه گوش روی سر قرار می گیرد. پیراهن بلند طرح دار با رنگ های مختلف که روی آن گلدوزی شده و همچنین یقه و چاک های زیبا از پارچه های گلدار دامن یا شلیته ای پرچین که تا زانو بود بر تن داشتند. پارچه استفاده شده در لباس زنان از رنگ های روشن با بوته های رنگین درشت بود که از آسمان شفاف و زیبایی های طبیعت الهام گرفته است .
نهار را در هتل ویونا صرف کردیم و ساعت ۱۸ عازم شیراز شدیم و در ساعت ۳ بامداد به شیراز رسیدیم .

با سپاس فراوان از سرپرست محترم جناب آقای حسن پور و همکاری بقیه دوستان از جمله پروین آیت و رامین تقوی
«با تشکر از سرکار خانم ستاره زارعی جهت نگارش گزارش برنامه»