خلاصه گزارش:
تاریخ برگزاری: ۲ تا ۷ تیرماه ۱۳۹۵
سرپرست برنامه: رضا حسن پور
مکان های بازدیدشده: پیمایش جنگل نئور به سوباتان و جنگل لیسار
تعداد همنوردان : ۱۴نفر
آقایان: محمدرضا حسن پور ، حسین آبید ، محسن کشاورز ,پوریا فولادی , خلیل حسن زاده , عرفان زارع
و خانم ها زهرا افراسیابی , سارا آبید , فاطمه شریفی , فرشته شریفی , عصمت صادق زاده , فرحناز عالیمنش , فرنوش صالحی و زهرا حصیری .

روز چهارشنبه ۲ تیرماه ۱۳۹۵ ساعت ۷ عصر از ترمینال کاراندیش با اتوبوس به راه افتادیم و ساعت ۹:۳۰ صبح پنجشنبه به کرج رسیدیم و دوباره ساعت ۱۰ صبح به طرف زنجان حرکت کردیم . در طول مسیر از کمربندی قزوین به راه خود ادامه دادیم و از شهرستان ابهر گذشتیم . استراحتگاه هیدج نیز در مسیرمان بود.
با توجه به منظره های بسیار زیبا و سرسبزی منطقه متوجه شدیم که زمین های بسیار حاصلخیزی دارند و همچنین صنعت کشاورزی بسیار پر رونق است . جاذبه دیگر مسیر وجود توربین های بادی بود که با وزش باد میچرخیدند و زیبایی خواصی به مناظر اطراف بخشیده بود.
پس از رسیدن به زنجان در یک رستوران ناهار خوردیم و در پارک شهر کمی استراحت کردیم و سرپرست گروه مینی بوس گرفت . ساعت ۴:۳۰ بود که به سمت اردبیل به راه افتادیم . از روستاهای نیکی کند , قره آغاجلو , قره بلاغ , رشید آباد , کهورین و پاسگاه مرزی بتیله سور گذشتیم . ساعت ۶:۳۰ عصر بود که به منطقه سرچهم رسیدیم و در آنجا فروشگاه بود که بچه ها پیاده شده و پند دقیقه ای استراحت کردیم. درختان آلبالوی بسیاری بود پس از چیدن کمی آلبالو دوباره سوار ماشین شدیم و به راهمان ادامه دادیم و به راهدارخانه ی بودالالو رسیدیم و از دوراهی به سمت عباس آباد رفتیم.
پس از پیمودن ۱۳ کیلومتر مسیر فرعی ساعت ۸:۳۰ شب بود که به دریاچه زیبای نئور رسیدیم .

روز دوم برنامه بعد از خوردن صبحانه و جمع کردن چادر ها و بستن کوله ها ساعت ۱۰:۳۰ صبح حرکت کرده و ۱:۳۰ ظهر در منطقه سرسبز و زیبای باغداگل نهار خوردیم مراتع و زمین های سرسبز و پر گل منطقه چشمانمان را خیره کرده بود و قبل از این که برای استراحت و نهار برسیم بر سر راهمان به چادری رسیدیم که کارگاه تولید پنیر بود. پس از خوردن نهار ساعت ۴:۳۰ از منطقه باغداگل حرکت کردیم و پس از چندین ساعت راهپیمایی در مسیرهای سرسبز و پوشیده از علف زار و گذشتن از کوره راه های صعب العبور به منطقه انفر و بعد به سلمر رسیدیم بدون وقفه به راه خود ادامه دادیم چون ممکن بود به تاریکی برخورد کنیم ساعت ۸:۳۰ به روستای شاه تجی ویا به زبان محلی شتجی رسیدیم .

چون تاریک شده بود تصمیم گرفتیم شب دوم را در آنجا بمانیم و با توجه به این که آذوقه کافی نداشتیم همانجا گوسفندی را خریداری کرده و چند نفر از اهالی آن را ذبح کردند و آماده تبخ به ما تحویل دادند که بچه ها گوشت آن را کباب کردند و شب را در چادر ها خوابیدیم .
صبح روز بعد ( روز دوم ) ساعت ۸ صبح حرکت کردیم و پس از پیمودن راهی دشوار و پر از سرازیری های ریزالی ساعت ۱۰:۳۰ به منطقه کل احمر رسیدیم مسیر روز دوم بسیار طولانی و دشوار بود و بدون وقفه به راه خود ادامه دادیم و به منطقه کینز رسیدیم جایی که قبلا محل سکونت مردم بوده ولی بدلیل نبود امکانات و دکتر و دارو مردم به روستا ها و شهر های اطراف کوچ کردند و خانه هایشان خالی از سکنه مانده بود . ساعت ۲:۳۰ در یکی از مزارع خالی از سکنه کینز اطراق کرده و پس از کمی استراحت و خوردن نهار به راه خود ادامه داده و ساعت ۷:۳۰ به وسط جنگل رسیدیم . به دلیل این که در جنگل زود هوا تاریک میشود تصمیم گرفتیم همانجا چادرها را برپا کنیم و کنار رودخانه شب را صبح کنیم . بچه ها چوب جمع کرده و آتش درست کردند . پس از درست کردن شام و چای آتشی دور آتش شام خوردیم و خوابیدیم .
صبح روز سوم ساعت ۵:۳۰ بیدار شدیم و پس از جمع کردن وسایل و چادر ها ساعت ۷ حرکت کردیم . ساعت ۹ رسیدیم پای یک چشمه و کمی استراحت کردیم و تخم مرغ های که دوستان آب پز کرده بودند خوردیم و چای درست کردیم . ساعت ۱۰:۳۰ دوباره به راه خود ادامه دادیم و پس از پیمودن جنگل و ادامه راه ساعت ۳ به شهرستان لیسار رسیدیم . جایی که مسیر جنگل ما تمام شد و به اول لیسار رسیدیم . باغ ها و مزارع برنج بسیار دیدنی بود . خانه های روستایی که وسط مزارع زیبا بودند و میان مزارع جاده خاکی باریکی می گذشت . درختان کیوی و آلو سیاه بسیار زیبا بودند که بچه ها کمی آلو سیاه چیدند و خوردند . آلویی که کمتر جایی پیدا میشد ساعت ۳ بعد از ظهر بچه ها همه خسته وگرسنه بودند و تقریبا چیزی برای خوردن نداشتیم . از همانجا نیسان گرفتیم و به مرکز شهر لیسار رسیدیم .از نیسان پیاده شدیم و با مینی بوس به یک رستوران رفتیم و نهار خوردیم و پس از آن ساعت ۵:۳۰ عصر به ساحل گیسوم رفتیم پس از کمی استراحت کنار ساحل و نشستن در آفتاب بعضی از بچه ها شنا کردند. بعد از آن به سوی شهرستان تالش برگشتیم و وسایل خود را در ترمینال مسافربری تالش گذاشتیم و به بام تالش رفتیم.
ساعت ۷:۳۰ عصر بود که پس از کمی سورتمه سواری و دیدن حیوانات آن منطقه از قبیل روباه و گوزن دوباره به پایین برگشتیم و به رستوران رفتیم و شام خوردیم و ساعت ۱۲ شب با اتوبوس از تالش به تهران رفتیم ساعت ۸ صبح به تهران رسیدیم و در ترمینال صبحانه خوردیم و از آنجا بلیط اتوبوس گرفتیم برای اصفهان و ساعت ۴ عصر به اصفهان رسیدیم و پس از سوار شدن به اتوبوس اصفهان شیراز ساعت ۱۲ شب به شیراز رسیدیم .
از خانم صادق زاده برای تهیه گزارش زیبا سپاسگزاریم.























